خانواده

من دختر ۳۶ ساله هستم و کار میکنم و درآمد دارم اصلا از پدرم پولی نمی‌گیرم فقط باهاشون زندگی میکنم، خورد و خوراک توی خانه دارم، ولی پدرم برای کوچکترین کاری که میکنم جنجال به پا می‌کنه حتی برای یه ساعت اضافه کار موندن باید جواب پس بدم وای به این که بخوام یه بیرون یا عروسی دوست و همکار یا هرکاری غیر از سرکار رفتن بکنم خدا می‌دونه جنگ جهانی و فحش و بد و بیراه و آبرو ریزی به پا می‌کنه… برادرم هم تازگی ازون یاد گرفته من چند ساله از ترس م دیگه حتی وارد یه رابطه هم نشدم تنها چیزی که براشون معنی داره اینه که دختر وقتی شوهر کرد می‌تونه گردش و تفریح کنه دختر بی بند و بار وقتی خونه باباشه می‌ره دنبال تفریح .. من واقعا آسایش ندارم با همه باید قطع رابطه باشم هرجا دعوت میشم عزا میگیرم
راهی جلوی پای من بذارید