وکالت بلاعزل و صلح ملک

ضمن عرض سلام
بنده در سال 94 به عقد و ازدواج مردی درآمدم و قبل از دادن جواب مثبت بر اساس یکی از شروط خانواده بنده،پدر شوهرم در مورد یک باب آپارتمان به من وکالت بلاعزلی دادند با تمام اختیارات که بعد از طی تشریفات قانونی ملک را به نام من کنند اما متاسفانه بعد از تنها 23 روز مشخص شد که پسرشان معتاد بوده و به ما نگفتند و بنده در صدد جدایی برآمدم.و چون اصل سند ملک پیش پدرشوهرم بود مجبور شدم ضمن اعلام مفقودی سند درخواست صدور المثنی داده و سند تک برگ را به نام خویش بگیرم.این ملک به صورت وکالتی2 دست چرخیده و به پدر شوهرم به عنوان سومین وکیل واگذار شده بود و سند هنوز به نام مالک اول بود در حالی که هنوز مبلغ ناچیزی از ملک را به فروشنده پرداخت ننموده بود،بنده توانستم با پرداخت بدهی پدرهمسرم،مالک را راضی کنم تا در محضر سند صلحی با بنده منعقد نموده و در قبال مبلغی ملک را به بنده صلح نمایند.
در حال حاضر پدر همسرم از بنده شکایت کرده و عنوان نموده که به بنده وکالت داده تا ملک را بفروشم و ثمن آن را به ایشان پرداخت کنم و بنده از این کار خودداری کرده ام ضمن اینکه هیچ گونه مبایعه نامه ،قولنامه و یا حتی چک ضمانتی از بنده نگرفتند.این در حالی است که ایشان درخواست احضار شهود نمودند و 3 شاهد دروغین به دادگاه معرفی کردند که تا حدودی ضد و نقیض گوییهای آنان بر قاضی محرز شد و در حکم بدوی با اعلام اینکه اظهارات یکی از شهود ایشان خلاف واقع میباشد در نهایت بنده را محکوم به پرداخت مبلغ مال الصلح نمود. که باز هم پدر شوهرم به این حکم اعتراض نموده و اعلام داشته به هیچ عنوان در جریان این صلحنامه نبوده و اساسا آن را قبول ندارد و مدعی شده بنده تدلیس در صلح کرده ام.
سوال بنده اینست: آیا دعوی ایشان راه به جایی دارد یا خیر؟