جزایی انقلاب

سلام
بادستورتوقف کلانتری توقف کرده وبدون سوآل سویچ را از موتور کشیده وفاصله چندی که شنیده نمی شد باگوشی شخصی خود 10دقیقه مکالمه و بعد اقدام به بازرسی که مامورین یگان امداد رسیده و از انهاتقاضای بازرسی بنده را کرده،که ایشان هم فرمودندچیزی نیست،مامور گشت بیان داشت که رئیس میآید دستبند بزنی در داخل خودرو باشد،رئیس آگاهی حاضر شده و ستور انتقال به کلانتری صادر که بنده در کلانتری بار سوم بازرسی ونیم ساعت نشستیم.که رئیس آگاهی آمده آغازم کجا و 2عددآچار ریز به همراهم را پرسیده،ونا مربوط عنوان کرده و حین خداحافظی با مامورین کلانتری روبه من کرده نایلون فریزر در دست که این چیست،چقدرمیباشد،جواب از کجا بدونم به من چه ربطی دارد، گفتندمامور کلانتری از شما کشف کرده اند،حتی بعلت عدم حضور یگان امداددرکلانتری و عدم امضای صورتجلسه توسط رئیس آگاهی و یگان بحث کردم،ومتشخص بودن کدام یکی از ما جواب بنده شد،خلاصه بعلت عدم امضا بنده2جلسه توسط مامورگشت صورتجلسه تحریر و حتی بعلت فش دادن من به دروغگو و خلاف واقع کذب نویس برخورد فیزیکی نیز شده است که دستان من از پشت دستبندداشتند،ساعت 10 بعلت عدم ثبت اظهاراتم توسط مامور تجسس از امضا امتنا نمودم.غروب به دادیاری و کلیه اظهارت من رابه تمسخر وخنده گرفته،سپس بارئیس آگاهی تماس وسپس نه بصورت خلاصه بلکه جملات ناقص ویا کلا بیمعنی وبدون مفهوم نوشته است،کهموقع امضا کردن متوجه شدم و مخالفت کردم،تقاضای تحریر پاسخ توسط خودم کردم که با بی ادبی و تهدید به اجرا گذاشتن پرونده اتهام نامربوط که علنی محرض تر از این قضیه صحنه سازی بود که اصل37 اساسی برائت عدم احراز بزه در حقم.و سپس قرار را اعلام تقاضای امضا برگ قرار که از آنهم امتنا کردم،بعد متوجه شده ام که دربرگ قرار باکذب تحریر شده متهم خطاب به میزان قرار بیان داشته اعتراض ندارم،به زندان معرفی کردند،در تحویل به مخدره جهت تحقیقات 2مرتبه بازجویی که اولی با متداول ومکرر سوالآتی پس وپیش ولی دومی با شکنجه و آزار شلیک گلوله مشکی جهت رغب وحشت و تحت اجبار داستانی سر هم کردم که پایین آوردند،ولی برگ2 بازجویی اولیه را برگ سوم 2برگ بازجویی دوم قرار داده اند که متفاوت از همند،درسالن عمومی دادگاه جهت جلسه بازپرسی منتظر بودیم که توسط مامور بدرقه زندان برگ اضهارات تحویل بنده شد که خودم نگارش نمایم و روی صندلی در حضور افراد درحال تردد تکمیل و برگه توسط مامور بدرقه به بازپرسی منتقل شد،جلسه آخرین دفاعیه دادرس توسط دفتر دار شعبه 103 جزایی به بهانه آماده سازی جهت برگزاری جلسه تنها 2 سوال و جواب خیر و در بازپرسی گفته ام،پایان یافته است،تمام وقایع از ورود به کلانتری وتوصیحات در دادگاه بازپرسی،دادرسی در دوربین های آن سازمانها محرض ضبط شده است،محکوم به 8سال 4میلیون 74شلاق،تجدیدنظر و اخذ تامین و ازادشدم ولی بدلیل عمل جراحی کمر در موقع رسیدگی بستری بودم که بدون حضور وعدم تسلیم لایحه رای صادر و6سال،2میلیون،34شلاق