از قدیم و ندیم گفته اند : انسان جایز الخطاست . قضات دادگستری که در واقع نیروی استخدامی قوه قضاییه کشور هستند، نیز از این قاعده مستثنی نیستند . گاهی دیده می شود که قضات دادگستری غرایض شخصی خود را در پرونده ها اعمال می کنند و سبب می گردند تا حق طرف دیگر پرونده تضییع شود و یا اینکه به دلیل عدم تخصص و شاید هم سهل انگاری از خط قوانین خارج شده و به شکل دیگری حقوق شهروندان را در معرض خطر قرار می دهند . در این پست به موضوع شکایت از قاضی دادگستری و اعلام تخلف قاضی می پردازیم . با ما همراه باشید .
با این وجود باید خاطر نشان کنیم که اینکه شما به تنهایی گمان می کنید که فلان قاضی تخلف کرده است کافی نیست. شما ممکن است در زمان هایی تحت کنترل احساسات و عواطف خود باشید . به هر صورت تخلف قاضی دادگاه باید با بررسی دقیق قوانین و مقررات مربوطه مشخص گردد .
با وکلا و مشاورین حقوقی در خصوص طرز فکر خود مشورت کنید و موضوع را از دید شخص متخصص هم نظاره کنید. شاید مقام قضایی به وظیفه ای عمل می کرده که شما از آن مطلع نبوده اید. لذا توصیه می کنیم که بی گدار به آب نزنید و قبل از هر گونه اقدامی در خصوص تخلف قاضی کاملا اطمینان حاصل کنید .
قانون حاکم بر رفتار قضات دادگستری
قبل از اینکه به اصل موضوع وارد شویم باید بررسی کنیم که در کل قضات دادگستری مشمول چه قانونی هستند . به عبارت دیگر کسی که فکر شکایت از قاضی دادگستری را در سر دارد باید بداند که کدام قانون است که اگر قضات از آن سرپیچی کنند متخلف محسوب می شوند . قانونی باید باشد که موارد تخلف قضات را بر شمرده و در هر مورد برای آنها مجازات تعیین نماید .
در سال ۱۳۹۲ قانونی تحت عنوان ” قانون نظارت بر رفتار قضات ” به تصویب رسید و به دنبال آن آئین نامه اجرائی قانون نظارت بر رفتار قضات نیز تدین و اجرایی شد . از این تاریخ به بعد قضات دادگستری مشمول این قانون قرار گرفتند و هر کسی که فکر شکایت از قاضی و اعلام تخلف قاضی را در ذهن داشته باشد باید مطابق با اصول این قانون طی طریق کند .
متن کامل قانون نظارت بر رفتار قضات به همراه آئین نامه اجرایی آن در وبسایت اریکه عدل درج شده است . شما می توانید با مراجعه به صفحه مربوطه متن کامل قانون را مطالعه فرمایید و در این خصوص اطلاعات کامل بدست آورید .
نحوه شکایت از قاضی در دادسرای انتظامی قضات
برای ثبت شکایت از قاضی در دادسرای انتظامی قضات باید موارد زیر تکمیل و در دسترس شاکی باشد :
۱- اصل شکایت و فتوکپی آن
۲- فتوکپی حکم یا اخطاریه (در صورت موجود بودن)
۳- مدارک و دلائل مثبت شکایت
۴- ذکر نام قاضی مشتکی عنه و کلاسه پرونده و شعبه یا مرجع مورد شکایت
۵- امضاء شکایت توسط شخص شاکی
۶- ذکر کامل نشانی و تلفن شاکی
۷- ابطال تمبر قانونی به شکواییه
فرم شکایت انتظامی از قاضی
ذیلا به بیان یک نمونه از فرم شکایت از قاضی یا همان شکوائیه می پردازیم تا ذهن شهروندان گرامی با این موضوع آشنا گردد :
شاکی: ……. ( در این بخش نام خود را بنویسید )
مشتکی‌عنه:….. ( در این بخش نام قاضی متخلف را می نویسید )
شماره پرونده:…… ( در این بخش کلاسه ۱۶ رقمی پرونده دادگاهی که داشته اید می نویسید )
موارد تخلف:…… ( در این بخش تخلفات قاضی مربوطه را با استناد به مواد قانونی « قانون نظارت بر رفتار قضات » مشخص می کنید )
دلایل و مدارک:…… ( فرم شکایت باید با دلیل و مدرک همراه باشد و ضمیمه شود )
سابقه شکایت انتظامی: …… ( اگر قبلا از قاضی شکایت کرده اید بنویسید )
ریاست محترم دادسرای انتظامی قضات
احتراما در پرونده کلاسه …. شعبه … بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه … تهران ، موضوع شکایت اینجانب …علیه آقای … تحت عنوان کلاهبرداری و تحصیل مال نامشروع ، آقای …. بازپرس/دادیار محترم شعبه ، رعایت مقررات قانونی را در صدور قرار تأمین کیفری برای متهم ننموده و مرتکب تخلف گردیده است . با عنایت به موارد تخلف اعلام شده و دلایل ابرازی که به پیوست شکایت حاضر تقدیم شده است ، تقاضای اخذ پرونده و رسیدگی به شکایت را دارم.
امضاء شاکی
روند شکایت از قاضی دادگستری
پس از ثبت شکایت شما پرونده به یکی از دادیاران دادسرای انتظامی قضات ارجاع میشود. دادیار مرجوع الیه خطاب به مسئول مافوق قاضی مشتکی عنه در حوزه قضایی، تقاضای تهیه گزارش از پرونده را می نماید. با وصول گزارش ، دادیار چنانچه تخلفی را محتمل بداند ، اصل پرونده را مطالبه نموده و مبادرت به تهیه گزارش تخلف می نماید و قاضی مشتکی عنه را نیز جهت دفاع دعوت می کند.
در نهایت امر چنانچه دفاع وی موجه تشخیص داده نشود، قرار مجرمیت صادر و پرونده را جهت ملاحظه دادستان انتظامی قضات ارسال تا در صورت پذیرش، نسبت به صدور کیفر خواست انتظامی اقدام نماید. پس از صدور کیفر خواست پرونده به دادگاه انتظامی ارسال می گردد تا پس از رسیدگی حکم محکومیت قاضی مزبور صادر شود.
آدرس دادگاه انتظامی قضات
برای ثبت شکایت از قاضی دادگستری بایستی به نشانی دادگاه انتظامی قضات واقع در آدرس زیر مراجعه نمایید :
تهران ، میدان امام خمینی ، خیابان خیام ، روبروی پارک شهر ، ساختمان مرکزی کاخ دادگستری تلفن : ۳۸۵۸۱ – ۳۳۹۰۹۶۳۲
مجازات تعیین شده برای قضات دادگستری
به موجب ماده ۱۳ قانون نظارت بر رفتار قضات مصوب ۱۳۹۲ ، مجازاتهای انتظامی قضات سیزده درجه به شرح زیر است:
۱ـ توبیخ کتبی بدون درج در سابقه خدمتی
۲ـ توبیخ کتبی با درج در سابقه خدمتی
۳ـ کسر حقوق ماهانه تا یک سوم از یک ماه تا شش ماه
۴ـ کسر حقوق ماهانه تا یک سوم از شش ماه تا یک سال
۵ ـ کسر حقوق ماهانه تا یک سوم از یک سال تا دو سال
۶ ـ تنزل یک پایه قضائی و در مورد قضات نظامی تنزل یک درجه نظامی یا رتبه کارمندی
۷ـ تنزل دو پایه قضائی و در مورد قضات نظامی تنزل دو درجه نظامی یا دو رتبه کارمندی
۸ ـ انفصال موقت از یک ماه تا شش ماه
۹ـ انفصال موقت از شش ماه تا یک سال
۱۰ـ خاتمه خدمت از طریق بازنشستگی با داشتن حداقل بیست و پنج سال سابقه و باز خرید خدمت درصورت داشتن کمتر از بیست و پنج سال سابقه
۱۱ـ تبدیل به وضعیت اداری و در مورد قضات نظامی لغو ابلاغ قضائی و اعاده به یگان خدمتی
۱۲ـ انفصال دائم از خدمت قضائی
۱۳ـ انفصال دائم از خدمات دولتی
همانطور که ملاحظه می کنید اگر شخصی به دنبال شکایت از قاضی باشد و بخواهد تخلف قاضی را اعلام کند ، پرونده طرح شده ممکن است به یکی از ۱۳ مجازات بالا ختم شود . نوع مجازاتی که تعیین می شود بستگی به نوع تخلفی دارد که قاضی مرتکب آن شده است .
تخلفات قضات دادگستری و درجه آنها
در بالا ۱۳ درجه مجازات قضات را مطالعه کردید ، حالا باید ببینیم که قاضی دادگاه باید چه تخلفاتی بکند تا به این مجازات ها محکوم شود. به عبارت دیگر در ادامه ما به شما می گوییم که تخلفات مختلف قاضی چه مجازاتی با چه درجه ای دارد . در ادامه تخلفات درجه ۱ تا ۱۳ را مطالعه کنید.
تخلفات مستوجب مجازات انتظامی درجه یک تا چهار
قاضی دادگستری در صورتی به مجازاتهای انتظامی درجه یک تا چهار که در بالا به آن اشاره شد محکوم می گردد که مرتکب تخلفات زیر شود :
۱ـ درج نکردن مشخصات خود یا امضاء نکردن زیر صورت جلسات، اوراق تحقیق و تصمیمات یا ناخوانا نوشتن یا به کار بردن کلمه یا عبارت سبک و ناپسند
۲ـ عدم اعلام ختم دادرسی در دادگاه و ختم تحقیقات در دادسرا یا تأخیر غیرموجه کمتر از یک ماه در صدور رأی و اجرای آن
۳ـ عدم حضور عضو دادگاه در جلسه رسیدگی بدون عذر موجه یا شرکت نکردن وی در مشاوره و صدور رأی و امضاء آن یا عدم تشکیل جلسه رسیدگی در روز مقرر بدون عذر موجه
۴ـ عدم نظارت منتهی به بی نظمی متصدیان امور شعب مراجع قضائی بر عملکرد اداری شعب
۵ ـ عدم اعمال نظارت مراجع عالی قضائی نسبت به مراجع تالی و دادستان نسبت به دادیار و بازپرس از حیث دادن تعلیمات و تذکرات لازم و اعلام تخلفات، مطابق قوانین مربوط
۶ ـ بی نظمی در ورود به محل کار و خروج از آن یا عدم حضور در نوبت کشیک، جلسات هیأتها و کمیسیونهایی که قاضی موظف به شرکت در آنها است، بدون عذر موجه و بیش از سه مورد در ماه یا سه نوبت متوالی
۷ـ غیبت غیر موجه و حداکثر به مدت یک تا پنج روز متوالی یا متناوب در یک دوره سه ماهه
۸ ـ اهمال در انجام وظایف محوله
۹ـ اعلام نظر ماهوی قاضی پیش از صدور رأی
تخلفات مستوجب مجازات انتظامی درجه چهار تا هفت
قاضی دادگستری در صورتی به مجازاتهای انتظامی درجه چهار تا هفت مجکوم می شود که مرتکب تخلف های زیر شود :
۱ـ صدور رأی غیرمستند یا غیرمستدل
۲ـ غیبت غیرموجه از شش تا سی‌روز در یک دوره سه ماهه یا خودداری غیرموجه از عزیمت به محل خدمت یا ترک خدمت به مدت کمتر از سی‌روز
۳ـ دستور تعیین وقت دادرسی خارج از ترتیب دفتر اوقات بدون علت موجه
۴ـ تأخیر یا تجدید وقت دادرسی بدون وجود جهت قانونی و بدون ذکر آن
۵ ـ رعایت نکردن مقررات مربوط به صلاحیت رسیدگی اعم از ذاتی یا محلی
۶ ـ رفتار خارج از نزاکت حین انجام وظیفه یا به مناسبت آن
۷ـ تأخیر غیرموجه بیش از یک ماه در صدور رأی و اجرای آن
۸ ـ عدم رعایت مقررات مربوط به تشکیل جلسه دادرسی و ابلاغ وقت رسیدگی
۹ـ خودداری از اعلام تخلفات کارکنان اداری، ضابطان، وکلاء دادگستری، کارشناسان رسمی دادگستری، مشاوران حقوقی قوه قضائیه و مترجمان رسمی به مراجع مربوط، در موارد الزام قانون
تخلفات مستوجب مجازات انتظامی درجه شش تا ده
قاضی دادگستری در صورتی به مجازاتهای انتظامی درجه شش تا ده محکوم می شود که مرتکب تخلفات زیر شود :
۱ـ سوء استفاده از اموال دولتی، عمومی و توقیفی
۲ـ خودداری از اعتبار دادن به مفاد اسناد ثبتی بدون جهت قانونی
۳ـ خودداری از پذیرش مستندات و لوایح طرفین و وکلاء آنان جهت ثبت و ضبط فوری در پرونده
۴ـ خودداری غیر موجه از عزیمت به محل خدمت در موعد مقرر یا ترک خدمت بیش از سی‌روز
۵ ـ استنکاف از رسیدگی و امتناع از انجام وظایف قانونی
تخلفات مستوجب مجازات انتظامی درجه هشت تا سیزده
۱ـ گزارش خلاف واقع و مغرضانه قضات نسبت به یکدیگر
۲ـ اشتغال همزمان به مشاغل مذکور در اصل یکصد و چهل و یکم (۱۴۱) قانون اساسی یا کارشناسی رسمی دادگستری، مترجمی رسمی، تصدی دفتر ازدواج، طلاق و اسناد رسمی و اشتغال به فعالیتهای تجاری موضوع ماده (۱) قانون تجارت
۳ـ خارج کردن مستندات و لوایح طرفین از پرونده
۴ـ خروج از بی طرفی در انجام وظایف قضائی
۵ ـ پذیرفتن هرگونه هدیه یا خدمت یا امتیاز غیر متعارف به اعتبار جایگاه قضائی
۶ـ رفتار خلاف شأن قضائی
تخلف از قوانین موضوعه که برای آن مجازات پیش بینی نشده
به موجب ماده ماده ۱۸ قانون نظارت بر رفتار قضات مصوب ۱۳۹۲ تخلف از قوانین موضوعه که در این قانون یا سایر قوانین، برای آن مجازات پیش بینی نشده است با توجه به اهمیت و شرایط ارتکاب، مستلزم یکی از مجازاتهای انتظامی درجه دو تا پنج است.
در این پست شما راهنمای شکایت از قاضی دادگستری را مطالعه فرمودید لیکن باید آگاه باشید که به هیچ عنوان نباید شکایتی که مستدل و مستند نیست را به دادگاه انتظامی قضات ببرید چرا که ممکن است مورد تعقیب قانونی قرار بگیرید . برای این موضوع از قبل از مشاوره حقوقی تخصصی استفاده کنید و موضوع را با شخصی با تجربه در میان بگذارید .
علاوه بر اینها برخی مواقع راه اعتراض به رایی که قاضی صادر کرده است ، باز است . به طور مثال شما می توانید به رای دادگاه نخستین در دادگاه تجدیدنظر اعتراض کنید و این بار سه نفر قاضی عالی رتبه به پرونده شما رسیدگی خواهند کرد. تمام صحبت این است که گرهی که با دست باز می شود نباید با دندان گشود .
هزینه دادرسی شکایت در دادسرای انتظامی قضات
به موجب قانون بودجه سال ۱۳۹۶ کل کشور هزینه شکایت انتظامی از قضات دادگستری در دادسرای انتظامی به شرح زیر می باشد.
| سال مورد بحث | عنوان خدمات قضایی | هزینه دادرسی |
| ۱۳۹۶ | تقدیم شکایت به دادسرای انتظامی قضات | ۳۰.۰۰۰ تومان |
پرسش و پاسخ در مورد شکایت از قاضی دادگستری
یکی از بخش های سامانه مشاوره حقوقی آنلاین اریکه عدل ، بخش قضات ، وکلا و دادگاه ها است. تا کنون سوالات زیادی مطرح شده و توسط مجربین پاسخ داده شده است که مطالعه آنها را به شما توصیه می کنیم. همچنین شما عزیزان می توانید با مراجعه به سامانه مشاوره آنلاین و کلیک بر روی طرح سوال ، سوالات خود را در مورد تخلفات قضات و نحوه شکایت از آنها مطرح نمایید.
سوال پرسیدن در سامانه مشاوره حقوقی آنلاین بسیار راحت و رایگان است. وکلای پایه یک دادگستری و مشاورین حقوقی با پایه های عالی تحصیلی در اسرع وقت پاسخگوی شما هستند.
در پایان از درگاه خداوند متعال مسالت داریم ، عدل و عدالت و انصاف را بر این خاک مقدس بگستراند و روزی برسد که هیچ ظلمی روا نشده و هیچ مظلومی در کنج عزلت خود رویای شکننده عدالت را نپروراند . آرزومند موفقیت و بهروزی شما را داریم.
61 پاسخ
با سلام بدلیل شکستگی پا در شرکتی که کار میکردم در هنگام کار که نزدیک بود منجر به قطع شدن پا شود از شرکت شکایت و درخاست دیه و هزینه درمان شدم با توجه به اینکه شرکت زیر مجموعه سپاه بود و با توجه به کل مدارک من اعم از برگ حادثه محل کار و ایمنی و شاهدین و کلی مدرک دیگه در دادگاه محکوم شدم اعتراض کردم باز هم محکوم شدم باید در مرحله بعد چه اقدامی کنم که حقم ضایع نشه
دوست من شما در زیر مطلب راهنمای شکایت از قاضی سوال حقوقی مطرح کردید
لطفا برای اینکه سوال شما را وکلا ببینند آن را در سامانه مشاوره حقوقی آنلاین مطرح کنید :
arikeadl.ir/moshavere
سلام خسته نباشد قاضی قیر و کارزین درمورد پرونده من که نصف اموال بود هیچ تلاشی نکرد زمانی که عقد میکنیم شروط امضا میشود زمان طلاق هزار نوع بهانه و کمک به مرد میشه بعد 13 سال قاضی قیر همه حق دادن به یه خانم باز حلالش نمیکنم انشاالله قاضی پس بده این روزا رشوه و دروغ شده ملاک قضاوت وگرنه همه اموال موجود و صوری بنام ننه و بابای اشغالش زده من واگذار میکنم خدا از این قضاوت
اگر قاضی حقوقی دقت کافی به وکالتنامه واذن ومفاد ان ننموده است ودفتر خانه هم صیلحنامه الکی با مفاذ دروغ طوریکه کاملا مغایر ومفاد وکالتنامه تنظیم نموده واموال مرا بدون اذن وکالت نامه ودر کیفری ثابت شده صلحنامه جعلی ولی مرورزمان خورده است کتبا به دادگاه نوشتم که دقت نشده وگفته اید طبق اظهار من صلحنامه براساس وکالتنامهتنظیم وباملاحظه صلح ووکالت فسادی صورت نگرفته ولی کاملا اشتباه وسهو کرده ومیگوید اعتراض کن
دوست عزیز
ما اصلا متوجه فرمایش شما نشدیم لطفا سوالتان را به صورت واضح و روشن در سامانه مشاوره حقوقی آنلاین مطرح کنید.
با سلام و درود. پرونده ما در بازپرسی هست و بل سند آزاد هستیم . لذا ضامن منزل خود رو فروخته و سندش را نیاز دارد اما بازپرس پرونده تغییر ضامن قبول نمیکند و میگوید اول زندان بعد سند بیارید ببینیم چی میشه ؟!! آیا این تخلف نیست؟ راه چاره برای برخورد با این بازپرس چیست ؟ در ضمن هنوز جرمی ثابت نشده و بازپرس با غرایض نا مشخصی قرار صادر کرده و همینطور هیچ شاکی شخصی ندارم و تنها یک جعل امضا هست که به تهمت و دروغ میگویند کار من است در حالی که هیچ سودی با جعل یا غیر جعل ان بمن نرسیده
لطفا راهنمایی کنید با سپاس
با سلام
تعویض وثیقه قابل انجام است لذا چونکه در عمل کارشناسی و … آن زمان بر است معمولا مقام قضایی در زمان تعویض سند حکم به حبس می دهد .
نمی توان گفت که مقام قضایی در این موقعیت سوء نیست داشته یا خیر . به هر صورت خیلی ها ممکن است در این بازه زمانی متواری شوند .
سلام
قاضی رای قطعی به ضرر اینجانب صادر کرده
آیا مهلتی برای شکایت از او به دادسرای انتظامی قضات وجود دارد ؟
با سلام
در قانون نظارت بر رفتار قضات مهلت خاصی برای اعلام تخلف قضات دادگستری پیش بینی نشده است .
باسلام و احترام
یک شخصی جهت آزار و اذیت کردن من از ٣ جای مختلف دادسرا به جرم کلاهبرداری و ضرب و شتم شکایت میکنند و خوشبختانه چیزی برای اثبات ندارند و از هر ٣ تا دادسرا به نفع من رأی دادند ولی این بار از یه دادسرای دیگه اعمال نفوذ کردند و با بازپرس شعبه بر علیه من متفق شدند و بازپرس بدون شنیدن و یا حتی اجازه صحبت کردن و دفاعیه از خودم قرار وثیقه ٨٠ میلیون تومان صادر کردند و با بدترین الفاظ صحبت کردند
میشه راهنمایی بفرمایید
متشکرم
با سلام
دوست عزیز نمی توان اینگونه قضاوت کرد باید دید که موضوع در این سه دادسرا و دادسرایی که رای بر علیه شما داده است چه بوده و مستندات پرونده و قاضی پرونده چه بوده است .
به هر صورت ممکن است شما بتوانید از اصل اعتبار امر مختومه استفاده کرده و پرونده را در دعوی حاضر رد کنید .
توصیه می کنیم در چنین وضعیتی حتما به صورت حضوری به وکیل مجرب مراجعه فرمایید.
با سلام پرونده خیانت در امانت بنده در دادگاه شعبه یکم تجدید نظر رای به محکومیت بنده دادند بدون رد مال و برای مبلغ مورد نظر در دادگاه حقوقی طرح دعوی کردند و پرونده جهت تجدید نظر مجددا به همان شعبه یکم فرستاده شده .ضمن اینکه بنده از قاضی شعبه یک تجدید نظر به دادسرای قضات شکایت کرده ام . آیا با این وصف شعبه مورد نظر صلاحیت رسیدگی به پرونده حقوقی بنده را دارند
و اینکه قانونی هست که درخواست ارسال پرونده به شعبه دیگری را بدهم
با سلام و احترام
باید خدمت شما عرض کنیم که متاسفانه شکایت انتظامی از قاضی پرونده از موجبات رد دادرس نیست که شما بتوانید به صلاحیت قاضی ایراد کرده و درخواست ارجاع پرونده به شعبه ای دیگر را بنمایید.
آیا رسیدگی به پرونده حقوقی بعد از کیفری در همان شعبه هم نمیتواند با توجه به ذهنیت کیفری بر دادرسی پرونده حقوقی تاثیر بگذارد و درخواست ارجاع به شعبه دیگر داد
با سلام
اینجانب که سهامدار شرکت سهامی خاص هستم با رعایت ماده 10اساسنامه شرکت و موافقت هیات مدیره سهام دو نفر را خریداری کرده ام و مبایعه نامه ای در دفتر شرکت نوشته و فروشندگان و خریدار و مدیر عامل نیز آن را امضا کرده و شماره سند نیز خورده است. آیا این به معنای ثبت در دفتر شرکت است یا خیر؟ چون بر اساس ماده 40قانون تجارت تا زمانی که نقل و انتقال در دفتر شرکت به ثبت نرسد فاقد اعتبار است. منظور از دفتر شرکت کجاست؟؟؟ در شرکت ثبت شده و شماره نیز خورده….
چون مبایعه نامه در چند نسخه و در دفتر شرکت ثبت شده و شماره سند نیز خورده و یکی را باید مدیرعامل به دفترثبت احوال برای ثبت و انتشار آگهی میبرده که چنین نکرده و در واقع فروشنده و خریدار وظایف خود را انجام داده اند.
حال قاضی میتواند بگوید با استناد به ماده 40 قانون تجارت این نقل و انتقال بی اعتبار و باطل است؟
همچنین آیا زی نفع بودن انتقال دهنده و انتقال گیرنده در موافقت هیات مدیره میتواند مطرح باشد؟
از هیات مدیره 3نفره دو نفر در جلسه هیات مدیره حاظر بوده اند و یکی انتقال دهنده و دیگری نیز انتقال گیرنده بوده و بیان کرده اند که فروشندگان میتوانند سهام خود را به هر شخص حقیقی و حقوقی انتقال دهند.
در قراردادهای شرکت که اعضای هیات مدیره یک طرف قرارداد باشند زینفع محسوب میشوند و اگر خسارتی وارد کنند باید جوابگو باشند. این زینفع بودن در مواردی مانند گرفتن وام و تسهیلات از شرکت، استفاده از مسکن و… آمده و در مورد اجازه فروش سهام که مربوط به فروشنده و خریدار است هیچ زیانی به شرکت وارد نمیشود و زینفع بودن و رسیدن ضرر و زیان به شرکت نمیتواند مطرح باشد. درضمن در مواردی که اعضای هیات مدیره زینفع باشند پس از مطرح شدن در مجمع عمومی و عدم تایید آن از سوی مجمع عمومی، باید ابطال آن قرارداد خواسته شود و مهلت درخواست ابطال قرارداد تا 3سال میباشد.
حال پس از گذشت بیش از سه سال که تمام اعضا نیز از آن قرارداد آگاهی داشته اند چنین ابطالی از سوی مجمع عمومی خواسته نشده و حتی نامه داریم که با آن موافق هستند و به دادگاه نیز ارایه داده ایم. هیات مدیره و مدیرعامل شرکت چگونه میتواند بعد از گذشت 4سال و بدون اینکه مجمع ابطال آن را بخواهد ارایه شکایت کند و ابطال صلحنامه را بخواهد؟؟؟
متاسفانه چنین شده و با توجه به اینکه 61.5درصد با انتقال سهام موافق هستند برخلاف نظر آنان چنین شکایتی شده و قاضی نیز به نفع آنان رای صادر کرده است.
در شکایتی که ارایه داده بودند بیان کرده بودند که صورتجلسه ای از مجمع عمومی فوق العاده داریم که ماده 10اساسنامه را تغییر داده ایم و دو سوم اعضا باید با نقل و انتقال سهام موافقت کنند و موافقت هیات مدیره کافی نمیباشد.
درخواست جعلی بودن آن صورت جلسه را دادیم و جعلی بودن آن نیز تایید شد اما قاضی دادگاه بدوی بدون توجه به جعلی بودن آن بیان کرد که امضای مدیرعامل در زیر صورتجلسه هیات مدیره که با موافقت نقل و انتقال موافقت شده، نبوده است و این صورتجلسه به دلیل نبود امضای کافی فاقد اثر بوده و صلحنامه نیز باطل میباشد.
مشخص است که قاضی فقط به دنبال این بوده که بگوید صلح نامه باطل است اما اشاره ای به ماده 10اساسنامه که جعلی بودن آن تایید شده است نکند و بخاطر همین بیان کرده که باید مدیرعامل صورت جلسه هیات مدیره را امضا میکرد و بخاطر همین ماده 10 اساسنامه رعایت نشده.
همانطور که میدانیم اعضای هیات مدیره را مجمع عمومی از بین سهامداران شرکت انتخاب میکند و مدیر عامل جزء اعضای هیات مدیره نمیباشد و دلیلی ندارد که باید حتما در جلسات هیات مدیره شرکت کند و امضای او لازم باشد. فقط به درخواست هیات مدیره برای ارایه توضیحات میتواند در جلسات هیات مدیره شرکت کند…
رای دادگاه تجدید نظر نیز به شیوه نادرست دیگری صادر شده که آن را نیز بیان میکنم اگر مایل بودید مطالعه کنید…
همان طور که در بالا اشاره کردم دادنامه دادگاه بدوی بدون استناد به مواد صحیح صادر شد و نسبت به صورتجلسه ای که اظهار کرده بودند ماده 10اساسنامه را تغییر داده نیز شکایت شد و ثابت شد که جعلی میباشد.
در دادگاه تجدید نظر لایحه داده و به آن موارد اشاره و توضیحات لازم داده شد که صورتجلسه ای که ماده 10 اساسنامه را تغییر میدهد جعلی میباشد و فقط موافقت هیات مدیره برای انتقال سهام لازم می باشد. اما باز دادگاه تجدید نظر به عدم رعایت ماده 10اساسنامه اشاره و صلحنامه را با توجه به مفاد 40 و 41 قانون تجارت و استناد به ماده 10اساسنامه شرکت و عدم موافقط هیات مدیره فاقط اثر دانست.
کلیه مفادی که به آنها اشاره شده با مدارک و اسناد و توضیحاتی که در لایحه به دادگاه ارایه داده ایم در تظاد میباشد و از اعضای 3نفره هیات مدیره 2نفر که در جلسه هیات مدیره حضور داشته اند و با نقل و انتقال موافقت کرده اند و نقل و انتقال نیز در دفتر شرکت به ثبت رسیده و حتی مدیرعامل نیز آن را امضاء و شماره سند نیز خورده است.
وقتی از قاضی میپرسیم که ما موافقت هیات مدیره را داریم پس چرا بیان کرده اید که فاقد موافقت هیات مدیره است؟ میگوید چون زینفع بوده اید…
اگر ذینفع بودن ماده قانونی دارد باید آن مطرح شود تا پاسخ آن را بدهیم. زینفع بودن شرایطی دارد که در صورت زیان وارد کردن به شرکت باید توسط مجمع عمومی ابطال آن خواسته شود که چنین نیست و نامه نیز داده ایم که اعضای شرکت با آن موافق هستند. پس زینفع بودن نمیتواند ملاک بی اعتباری صلحنامه شود…
لازم به توضیح است که طرف مقابل بعد از اینکه صورتجلسه ای که طبق آن ادعا داشته اند ماده 10اساسنامه تغییر کرده بوده و طبق آن باید دو سوم اعضا با نقل و انتقال سهام موافقت کنند؛ ثابت شد جعلی است، بیکار ننشسته و اینبار دست به تغییر قانونی اساسنامه زدند و بیان کردند که نقل و انتقال سهام را علاوه بر هیات مدیره باید مجمع عمومی نیز تایید کند. البته این تغییر 5سال بعد از تنظیم سند صلحنامه و حتی بعد از دادگاه بدوی صورت گرفت.
در جلسه دادگاه قاضی اساسنامه شرکت را خواست و بیان کرد که چرا در پرونده نیست و پیوست نکرده اید؟!! در حالی که ما اساسنامه شرکت را پیوست کرده بودیم و در پرونده قرار داده بودیم….!!!
اساسنامه را وکیل شرکت (طرف مقابل) به قاضی دادند و بیان کردند که این اساسنامه کامل شرکت است که چند روز پیش از دفتر ثبت شرکتها گرفته ام…. یعنی اساسنامه ای که ما داده بودیم را کنار گذاشته و بر اساس اساسنامه و ماده 10 جدید که وکیل شرکت در اختیار قاضی قرار دادند قضاوت شد و در ماده 10جدید بیان شده که نقل و انتقال سهام را علاوه بر هیات مدیره باید مجمع عمومی نیز تایید کند.
همان طور که میبینید برای ابطال نقل و انتقال سهام ابتدا از طریق جعل وارد شدند و پس از آنکه جعلی بودن صورتجلسه استنادی ثابت شد از روش دیگری و با تغییر هدفمند ماده 10اساسنامه و مکر و حیله و کمک اعضای دادگاه(غیب شدن اساسنامه ای که ما داده بودیم در جلسه رسیدگی و گرفتن اساسنامه جدید از وکیل شرکت که طرف مقابل ما بودند) صلحنامه قانونی ما را ابطال کردند.
در اعاده دادرسی نیز نمیتوان به آن اشاره کرد چرا که ماده 10جدید را در پرونده قرار نداده اند که بگوییم آن جعلی یا بی ربط است و فقط در جلسه دادگاه به قاضی دادند و سپس گرفتند و با خود بردند…
قاضی نیز با توجه به ماده 10اساسنامه رای داده اما فقط بیان کرده که موافقت هیات مدیره را ندارید…
میخوام بگم که در تصمیم گیری ماده 10جدید را ملاک داده اما در نگارش رای ماده 10 اساسنامه ای که ما داده بودیم. (یک رای پر از غلط و درهم)
3تا ماده 10 داریم که به این صورت است:
ماده 10 قدیم که صلحنامه در آن زمان و با توجه به آن عمل شده: نقل و انتقال سهام منوط به موافقت هیات مدیره میباشد و باید در دفتر شرکت با حضور و امضای نقل کنندگان و خریداران باشد.
ماده 10 که ثابت شد جعلی است: نقل و انتقال سهام باید به تایید دو سوم سهامداران برسد
ماده 10 جدید که 5سال بعد از نقل و انتقال و تنظیم سند صلحنامه تصویب شده: نقل و انتقال سهام باید علاوه بر موافقت هیات مدیره، باید موافقت مجمع را نیز داشته باشد
ما که ماده 10اساسنامه را رعایت کرده و موافقت هیات مدیره را گرفته و در مبایعه نامه ای در دفتر شرکت ثبت کرده و شماره سند خورده….حال اگر قاضی با توجه به ماده 10اساسنامه صحیح رای داده پس چرا بیان کرده موافقت هیات مدیره را دارا نمیباشد؟؟؟؟ اگر با توجه به ماده 10 جعلی و ماده 10جدید رای داده باید مینوشت که موافقت مجمع را نداشته….
ما ماده 10 جعلی و ماده 10جدید را رعایت نکرده و دلیلی بر رعایت آنها نیز نیست اما ماده 10قدیم به درستی رعایت شده….
دوست گرامی
لطفا سوال خودتان را عینا کیپی کرده و در سامانه مشاوره حقوقی آنلاین بوسیله آن یک سوال جدید طرح کنید .
این سوال ارتباطی به مطلب راهنمای شکایت از قاضی ندارد .
سوالی دیگر. در مدارک و اساسنامه و روزنامه شرکتها مشخص کردند که مدیرعامل شرکت حق امضاء دارد و متضمن آن خواهد بود پس چطور میشود که وقتی شرکتی نه آدرس دارد و نه مالی بنام آن وجود دارد، مدیر عاملش هر کاری را میکند و دادگاه هم از او بازخواست نمیکند. پس حقوق تضعیع شده کارگران که در شرکت کار میکردند را چه کسی باید تقبل کند. در دادسرا به من میگند که نمیتونم از مدیرعامل شکایت کنم چون شخص حقیقیست و شرکت شخص حقوقی. اینجای قانون اشکال دارد و باید دادسرا مدیرعامل شرکت را به جهت مسئولیتی که در شرکت به گردنش است ،توبیخ کند و حق کارگر را بستاند.
با سلام
همانطور که استحضار دارید شرکت شخصیتی مستقل از شرکا و کارکنان آن دارد لذا خودش هم مسئولیت کارهای خود را بر عهده خواهد داشت.
ما در حقوق یک اصل داریم که به موجب آن هر کس مسئول اعمال خود است و هیچ کس نباید در برابر کارهای دیگران مسئول شناخته شود.
شرکت هم تابع این اصل کلی است .
بنده فرمایش شما را کاملا درک می کنم مخصوصا در زمانی که شرکتها همچنان با حداقل سرمایه قانون تجارت سال ۱۳۱۱ یعنی ۱۰۰ هزار تومان ثبت می شوند !!
خوشبختانه قانون تجارت جدید در حال تصویب است اما باز هم نخواهد توانست جلوی سوء استفاده خیلی ها را بگیرد.
در فرض فرمایش شما ٬ اگر اثبات شود که مدیر عامل با سوء نیت عمل کرده و یا خارج از موضوع شرکت تعهداتی را پذیرفته است مسلما مسئولیت دارد و اینطور نیست که هر کاری که دلش بخواهد بتواند انجام دهد .
سلام
احتراماً مورد قضایی داشتم و از شما یاری و همفکری میخواستم. در دی ماه سال ۹۱ از شرکت پیمانکاری که ۶ سال بود بعنوان سرشیفت گروه تعمیر و نگهداری در فرودگاه امام، برایش کار میکردم، در اداره کار شکایت کردم. این شرکت نه دفتر داشت و نه اعتباری و فقط بر اساس رابطه این کار را گرفته بود و در آن زمان نیز کارفرما از این شرکت نارضایتی داشت و تا ماه بعد باید کارگاه را به پیمانکار جدید واگذار میکرد. در هر حال شرکت در اداره کار محکوم به پرداخت ۷۳۷۰۰۰۰ تومان شد. حکم اداره کار را به دادسرای فشافویه بردم و آنجا حکم اجرای احکام صادر شد و نامه آن(چون شرکت در مالی فرودگاه دارایی داشت مثل حسن انجام کار و غیره) به فرودگاه ارسال شد. مالی فرودگاه بدون در نظر گرفتن ماده ۱۳ قانون کار، بطور سلیقه ای رفتار کرد و گفت تا این شرکت بدهیش به دولت پرداخت نشود ، از مالش به شما پرداخت نمیشود. همینطئر ادامه داشت تا اینکه در سال ۹۴ فهمیدم مدیرعامل شرکت آمده و با فرودگاه تسویه کرده و وقتی پیگیر شدم گفتند دیگر اینجا مالی ندارد. سوال من اینجاست که چرا دادسرا پیگیر نامه ای که خودش به فرودگاه زده، نشده و چرا از حق من دفاع نکرده؟ وقتی به اجرای احکام دادسرا میرم، به من میگند که باید خودت دنبال کنی و وقتی میگم که من نمیتونم اینهمه راه رو بیام و برم و از کار و زندگیم بزنم. من که نمیتونم کار شما رو انجام بدم. آنها در جواب شانه بالا میندازند و میگند مالی ازش معرفی کن. اون شرکت هیچ چیزی به اسمش وجود ندارد و اصلا جایش هم معلوم نیست. استعلام از ثبت شرکت نیز کردم یه آدرس قدیمی دارند که سالهاست اونجا نیست و استعلام از بانک مرکزی کردم و هیچ حسابی نیز ندارد. تازه این موارد را من خودم پیگیری کردم نه دادسرا. حالا نمیدانم از دادسرا شکایت کنم یا از فرودگاه یا از خود شرکت. تمامی اینها به من ظلم کردند و گذاشتند حق من ضایع شود. شما مرا راهنمایی بفرمایید.
بابت اتفاقی که برای شما افتاده است متاسفیم .
رجحان دادن طلبکاران دولتی یک بحث مفصل است و ما وارد آن نمی شویم .
واقعیت این است که دادگاه ها هیچ مشارکتی در مرحله اجرای حکم ندارند و پروسه اجرای حکم عملا بر دوش محکوم له می باشد که البته این ماجرا از خلا های قانونی کشور است . خوشبختانه با قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی جدید مقداری نقش دادگاه ها در این امر بیشتر شده است.
در حال حاضر شکایت از هیچ کدام از این افراد شما را به نتیجه نمی رساند .
توصیه ما این است که علیه شرکت دادخواست ورشکستگی بدهید . مطابق قانون تجارت هر شرکتی که از پرداخت دیون خود باز بماند می تواند ورشکسته اعلام شود.
ممنون از توجه‌تان. من هنوز متوجه نشدم که چطور میتونم به حقم برسم. درخواست ورشکستگی اون شرکت چطور انجام میشه؟ و چه سودی برای من میتونه داشته باشه؟
سلام از شما دعوت می کنیم برای دریافت پاسخ دقیق تر سوال خود را در سامانه مشاوره حقوقی آنلاین مطرح نمایید.
سلام.بنده متهم را بااطلاع 110 که موجود است دستگیر و تحویل کلانتری داده ام.کلانتری هم تحویل اجرای احکام حقوقی استان داده.رئیس اجرای احکام بدون دریافت واخواهی و ضمانت و غیره ایشان را ول کرده اند.و حالا متهم فرار کرده .مبلغ39 میلیون تومان طلب بنده است.ضمنا به قاضی اجرای احکام گفتم چرا بدون ضمانت ول کردی.در جواب گفتند که برو هر کاری از دستت میاد بکن.منم به دادگاه استان که فرم انتظامی قضات برای تهران بود را پر کردم.تکلیف من چه می شود؟ کسی نیست آدم بره پیش او مشکل اش را مطرح بکنه.قاضی اجرای احکام هم گفت بیا دوباره جلب بدم برو بگیر.منم گفتم آدم حسابی چرا ولش کردی.
با سلام
در مرحله اجرای حکم ما دیگر متهم نداریم بلکه محکوم علیه داریم . محکوم علیه کسی است که حکم قطعی علیه او صادر شده است .
اگر حکم جلب محکوم علیه بر اساس قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی رسما صادر شده باشد ٬ ضابطین دادگستری به هیچ عنوان حق ندارند آن را تبدیل کنند یا تخفیف بدهند .
شما باید تحقیق کنید که آیا این آزادی با اجازه شعبه صادر کننده رای بوده است یا اینکه مامورین خودشان مرتکب این تخلف شده اند.
اگر مامورین مرتکب تخلف شده باشند ٬ شما می توانید در دادگاه نظامی علیه ایشان شکایت کرده و ضرر و زیان نیز مطالبه کنید .
بنابراین شما اول باید به دنبال مامور بروید و سپس تخلفات قاضی را بررسی کنید .
سلام
از شخصی به عنوان خیانت در امانت شکایت کردیم و در تمامی مراحل پلیس تحقیق آگاهی و بازپرسی حضور داشتیم و دو شاهدمان هم بودند و در تمامی مراحل حرف هایمان همان حقایق بود و متشاکی در هر مرحله صحبت های متناقضی ارایه کرد و شاهد ایشان هم به خاطر اثبات دروغش به درخواست بازپرس و دستور دادستان به علت شهادت و قسم دروغ بازداشت شد و دستبند به دست راهی زندان شد و ظاهرا همه چیز به نفع ما بود و بازپرس هم به حقانیت ما اشاره کرد اما بعد از مدتی رای منع تعقیب برای متشاکی صادر شد و به سفارش خود بازپرس وکیل گرفتیم و به رای اعتراض کردیم اما بدون تشکیل جلسه در وقت نظارت پرونده دادگاه تجدید نظر حکم بدوی را تایید و قطعی کرد.
بازداشت شاهد متشاکی و تمام مدارک در پرونده موجود میباشد. لطفا بنده را راهنمایی کنید.منتظرم
با سلام
علت اتفاق افتادن این ماجرا معمولا آشکار شدن دلایل جدید مبنی بر بی گناهی مشتکی عنه پرونده و به دنبال آن شاهد پرونده می باشد .
یعنی در این موارد است که پرونده منتهی به صدور قرار منع تعقیب می شود .
البته باید استنادات بازپرس در قرار منع تعقیب هم در نظر گرفته شود . این مستندات علت صدور قرار منع تعقیب را مشخص می کند.
البته دقت کنید که اصل برائت در دادگاهها حاکم است و صدور قرار منع تعقیب نیاز به ذکر دلیل ندارد . قاضی می تواند صرفا به فقد ادله اشاره کند و منع تعقیب صادر کند.
اما در پرونده شما نمی توان به این سادگی قرار منع تعقیب صادر کرد.
شما باید بررسی کنید اگر پرونده معد صدور کیفرخواست بوده است و با این وجود قاضی منع تعقیب صادر کرده است ٬ مسلما تخلف رخ داده است و این موضوع در دادگاه انتظامی قضات قابل پیگری است.
دوماه پیش احضاریه وقت رسیدگی از شورای حل اختلاف بابته مطالبه نفقه دستم رسید در تاریخ و وقت مقرر حاضر شدم و پرینت کپی و مدارک تمکین و.. حدود ۳۰ صفحه ارائه دادم. بعد ده روز رای با پست ارسال شد بصورت غیابی که من حضور نداشتم و مدارکیم ندادم. وقتی پیگیر شدم حضوری مراجعه کردم. قاضی شورا گفتن من ندیدم مدارک پروندتو رای صادره با لاک غلط گیر خط زد گفت حالا حضوری ولی رای همچنان من محکوم به پرداخت نفقه بودم. بعد از اعتراض و.. مجدد وقت رسیدگی دادن. بازهم من سر ساعت حضور داشتم مدارکمم و لاح مجدد ارائه دادم ولی همچنان رای اصلاح نشد اعتراض کرد گفتن اصلا ببر تجدید نظر. ناگفته نماند با رییس شورا مقام بالاترم مراجعه کردم ترتیب اثر ندادند. سوالم اینه میتونم شکایت کنم از قاضی شورا یا نه. اصلا هم مدارکمم مطالعه نکرد.
عدم توجه به ادله و مدارک جزء جهات تجدید نظر از رای صادره است نه تخلف قاضی پرونده . شما باید در دادگاه بالاتر نسبت به رای اعتراض کنید.
گفتنی است مقام بالاتر فقط من باب امور اداری می تواند در کار قاضی دخالت کند و قاضی در صدور رای استقلال دارد.
ایا بجز اعتراض به رای دادگاه بدوی نمی توان به علت اینکه قاضی بدوی به دلایل و مستندات متهم توجه ننموده و علی رغم حضور متهم رای غیابی صادر نموده به دادسرای انتظامی قضات نیز شکایت کرد
شما تحمل انتقاد را ندارید
با سلام ؛ شکایتی از همسایگان برای ایجاد مزاحمت ملکی و ممانعت از حق استفاده از پارکینگ به دلیل تصرف بخشی از مسیر دسترسی به پارکینگی که طبق صورت جلسه تفکیکی و پایان کار صادره از شهرداری متلق به بنده است داشته ام که متاسفانه حکم دادکاه بدوی قرار منع تعقیب و حکم داد گاه تجدید نظر نیز رد اعتراض بوده است . لازم به ذکر است که یکی از همسایگان با پارک خودروی خود در راه دسترسی که کاملا در نقشه مشخص شده که راه دسترسی به تعدادی از پارکینگ ها می باشد موضوع تصرف مشاعات می باشد . از انجاییکه متشاکی مقطعی معاون شهردار بوده و دو دوره نیز کاندیدای شورای شهر بوده صراحتا اعلام میدارد که اعمال نفوذ می کند و بنده هر چقدر شکایت کنم راه به جایی نخواهم برد و با احکام صادر شده تاکنون نیز عملا حرف های ایشان درست است . ایا با انچه ذکر شد می توان از قضاتی که پرونده را رسیدگی و رای داده اند شکایت کرد ؟ شایان ذکر است گزارش کارشناس رسمی نیز موضوع شکایت بنده را تایید نموده ولی قاضی با ذکر این جمله که با وجود انچه در صورت جلسه تفکیکی ثبتی ؛ گزارش پایان کا ر شهرداری و نیز گزارش کارشناسی امده چون مشکل به ساخت ساختمان بر می گردد باید مالکین با هم تعامل کنند . ممنون می شم راهنمایی فرمایید .
با سلام
دوست عزیز ، تخلفات قضات مشخصا در متن مقاله منتشر شده بر شمرده شده است. اینکه رایی اشتباها صادر بشود یا اشکال داشته باشد نشانه تخلف قاضی نیست. شما باید از این رای تجدید نظر کنید و قضاوت را به دادگاه تجدید نظر بسپارید. در این دادگاه هیات سه نفره قضات به پرونده رسیدگی می کنند .
ضمنا بحث اعمال نفوذ یک مساله کاملا مستقل بوده که اثبات آن نیاز به مدارک مستدل و مستند دارد. صرف ادعای اعمال نفوذ ممکن است شما را در مظان اتهام افترا قرار دهد.
خریدار 2000 متر زمین کشاورزی خرید لیکن 3600 زمین تصرف نمود با شکایت وراث فروشنده به عنوان فروش مال غیر و تصرف عدوانی خریدار به اتهام تصرف عدوانی و فروش مال غیر محکوم به حبس و رفع تصرف شد پس از اجرا حکم خریدار با شکایت مشابه با عنوان فروش مال غیر و تصرف عدوانی با اعمال نفوذ در دادگاه دیگری شکایت کرده دو سال است که باز پرس هیچگونه اعتنائی به احکام قبلی ندارد و تهدید میکند اضا فه تصرفا ت مال خریدار بوده تمام احکام قطعی قبلی حکم بدوی تجدید نظر و رد اعاده دادرسی خریدار را با لایحه کتبی به باز پرس دادیم اعتنائی ندارد یعنی اصلا احکام قطعی قبلی را قبول ندارد و مجددا دارد رسیدگی ما هیتی میکند از نظر قانونی چطور وبه چه عنوان وبه چه مرجعی شکایت کنیم با تشکر و خسته نباشید
شکایت طرف مقابل پرونده ، به مساله اعتبار امر محتومه ارتباط پیدا نمی کند و قاضی می تواند ماهیتاً به پرونده ورود کند.
وکیل محترم به شما تو سعه میکنم کمی در مورد ارزش واعتبار احکام قطعی دادگاهها مطا لعه بفرمائید اینطور که من متوجه شدم نظر شما با قانون مدون و حتی نظر اساتید حقوق امسال دکتر کاتوزیان که اعتبار احکام قطعی را ان حد میداند که در صورت مشابه بودن اصحاب و عنوان و سبب راهی را برای طرفین دعوا بجز اعاده دادرسی و یا اعمال ماده 18 متصور نمیباشد با عرض پوزش
دوست عزیز ٬
ما بار ها و بارها گفته ایم که گفته ها و نظرات در سایت حتی در سامانه انلاین در حکم مشاوره حقوقی نیست و به هیچ عنوان نباید ملاک عمل قرار بگیرد. چون دقیقا مانند این است که شما از شخص نابینا بخواهید راهنمای راه شما شود !!!
یک بار به شما تاکید شده است که سوالات را در سامانه مشاوره حقوقی مطرح کنید ولی انگار مطلب برای شما جا نیافتاده و دوباره همینجا طرح سوال کردید.
یادتان باشد که ما هیچ وظیفه ای برای ارائه مشاوره حقوقی به شما نداریم . هر چه هست لطف وکلا است که وقت می گذارند ٬ اینجا برای راهنمایی های کلی است نه طرح پرونده و سوالات مشروح !!!
اصولا با دو خطر توضیح مبهم شما که نمی شود نظریه قطعی صادر کرد و مشاوره حقوقی داد !!!
دعاوی دادگاه می توان به مانند اثر انگشت انسانها در کره زمین تنوع داشته باشد . یک پرونده با هزاران موضوع ٬ سبب ٬جهت و مورد دعوی می تواند در دادگاه مطرح شود.
قبل از اینکه وکلا را به مطالعه دعوت کنید ٬ بجای این نفرت پراکنی ها ٬کمی سر کیسه را شل کنید و با مدارکتان به دفتر یک وکیل خوب مراجعه کرده و مشاوره حقوقی بگیرید.
مشکل بعضی از مردم ما این است که همیشه می خواهند مجانی و رایگان بهترین نتیجه ها را هم بگیرند .
موفق باشید.
اگر مطمئن باشیم که قاضی به نفع طرف مقابل رای داده است، وقتی هیچ مدرکی نداریم چطور اثبات کنیم اینو
ممنون میشم راهنمایی کنید
در این موارد شما باید به رای اعتراض کنید تا در مرجع بالاتر به آن رسیدگی شود . در مرحله تجدید نظر هیات ۳ نفره قضات اظهار نظر می کنند .
چگونه وقتی قاضی قبلی در مورد موضوع دعوا رسیدگی ماهیتی کرده و حکم به محکومیت متهم در تجدید نظر قطعی شده واجرا شده و حتی دیوان اعاده دادرسی متهم را رد نموده بعد از چند سال متهم با شکایتی با اصحاب و عنوان و سبب مشابه دعوا قبلی از شاکی قبلی در دادگاه دیگری طرح شکایت نموده یعنی اعتراض به حکم قبلی ایا دادگاه جدید می تواند حکم دادگاه قبلی را لغو و حکم جدیدی صادر کند با این حساب باید فاتح احکام قطعی دادگاهها را خواند به نظر من کم سواد هیچ مرجعی بجز اعاده دادرسی راهکار اعتراض به احکام قطعی نمیباشد و یا ماده 18 خلاف بین شرع
دوست گرامی ٬
طرح این مسایل ذیل یک پست آموزشی مفید فایده نیست .
توصیه میکنیم به دفتر یک وکیل دادگستری مراجعه کنید و مشاوره بگیرید .
این بهترین راه است .
اریکه عدل ایا میدانید در صورت صدور دو رای در مورد یک دعوا رای دومی در تجدید نظر رد وابطال میگردد
سلام ما امروز دادگاه داشتیم در شهرستان شهریار قاضی پروندا اولا که اصلا پرونده را از قبل مطالعه نکرده بودن و از وقتی که شکوات شروع به صحبت کردن با لهن بسیار بدی با متهم صحبت میکردن میخواستم ببینم قاضی که هنوز پرونده رو مطالعه نکرده چطور میتونه حکم بده بقول خودش از اینجور پرونده زیاد مگه همه پروندها یکجور میشه
با سلام من در سال 89 از شخصی که 2000 متر زمین کشاورزی از مرحوم پدرم خریداری کرده بود ولی 3600 متر طبق 5فقره گزارش کارشناس رسمی دادگستری یعنی 1600 متر اضافه تصرف نموده به دادگاه به عنوان تصرف عدوانی و فروش مال غیر شکایت کردم که دادگاه با رسیدگی ماهوی وبا حکم قطعی متهم خریدار را به حبس و رفع تصرف محکوم و حکم نیز اجرا و حتی اعاده دادرسی متهم در دیوان رد شد حالا با گذشت چند سال متهم از اینجانب به عنوان فروش مال غیر و تصرف عدوانی شکایت نموده وبا توجه به اینکه دعوا متهم از نظر عنوان و موضوع و سبب و اصحاب وکاملا با دعوا قبلی مشابه و در خصوص دعوا حکم قطعی با تائید دیوان صادر شده و تمام مستندات فوق طی چند نوبت با لایحه مکتوب به باز پرس ارائه گردیده معذالک دو سال است باز پرس شروع به رسیدگی مجدد ماهیتی به دعوا مشابه نموده استدعا راهنمائی نحوه پیگیری تخلف باز پرس در روند غیر قانونی رسیدگی را دارم قابل ذکر است باز پرس هیچ اعتنائی به مستندات ارائه شده ندارد انگار مدارک را نمی بیند با تشکر
استدعا داریم سوالات خود را در سامانه مشاوره حقوقی آنلاین مطرح کنید :
سامانه مشاوره حقوقی
اریکه عدل لطفا شما وکیل در پاسخ سوال من فرمودید یک دعوا که در دادگاه کیفری منجر به صدور حکم قطعی شد طر ف مقابل می تواند مجدد در دادگاه دیگر با همان اصحاب و همان مو ضوع و به همان سبب شکایت نما ید و قاضی جدید نیز میتواند به دعوائی که قبلا رسیدگی ماهیتی شده و حکم قطعی صادر شده مجدد رسیدگی ماهیتی کند یعنی به نظر شما در یک موضوع دو قاضی در دو شهرستان می توانند رسیدگی ماهیتی و دو حکم مغایر صادر نمایند پس احکام قطعی دادگاهها پشیزی ارزش ندارد هر حکم دادگاه را دادگاه دیگرباطل میکند
با سلام و خسته نباشید چند نفر زمین اینجانب را که سند شش دانگ منگوله دار دارم دیوار کشی و قسمتی از ان را هم خانه ساخته اند ، قاضی استعلام ثبت را گرفته و اثبات شد بنام اینجانب است ، و دستور جانمایی زمین را توسط کارشناس رسمی دادگستری داد حال قاضی میگوید باید مشخص شود که هر کدام از قسمتهای دیوار کشی شده و ساختمانی که در ان ساخته اند از ان کیست ؟؟؟ با توجه به اثبات مالکیت و تطابق نقشه کارشناس رسمی با اسناد و مدارک اینجانب قاضی نباید حکم خلع ید و قلع وقمع را صادر فرمایند ؟؟؟ با تشکر
سلام بیش از یکسال پیش کالای قاچاقی به قیمت تقریبی دویست میلیون ت را کشف و طی پرونده ای به دادستان شهرستان ارسال کردیم، طی مکالمه ای که ضبط شده دادستان به خاطر اینکه اسمی در کنه و مثلا بگه ادارات دولتی فساد دارن و بخاطر مسائل دیگه به قاچاقچی میگه اگه بیای از کارمندای اداره شکایت کنید من کالای قاچاقتون رو بهتون میدم و ازاد میکنم که طی همین صحبتا از روی ناراحتی میگم دادستان بیخود گرده ودروغ گفته و … و فقط میخاد ابروی کارکندارو ببره و در نهایت تشویق به شکایت کرده مبنی بر پرداخت رشوه و بدون هیچ مدرک و دلیلی کارمند اداره رو بازداشت و ابروش رو میبره ودر آگاهی… و حتی کالای قاچاق رو بهشون میده!!!! و بیش از یکساله که هنوز ن منع تعقیب زده ن کیفرخاست!!؟؟؟ فقط بخاطر کم توجهی به درخواستهایی که قبلا دادستان داشت!! در آگاهی کارهایی میکنن که داعش هم نمیکنه!!؟؟
سلام من شکایتی رو به دادسرای انتظامی قضات بردم معاون محترم فرمودند باید با ذکر ماده قانونی شکایت کنی در این رابطه مگر در ایین دادرسی ماده ای وجود دارد یا منظورشان همان قانون چند ماده ای شکایت از قضات هست؟
با سلام اینجانب جانباز 70/از اقای نریمان شفیعی وعلی خسروی فر ازقضات دادگستری گیلانغرب بابت صدور حکم ناصواب واجرای ان توسط قاضی خسروی فر شکایت دارم من درسال87طی حکم قطعی دادگاه تمامی مهریه همسرم رادادم ورضایت محضریش گرفتم ولی امسال مجدد قاضی شفیعی حکم پرداخت مهریه برایم صادر ودرحال اجراست ودوما از ارسال حکم صادره به تجدید نظر خوداری نمودند سوما باوجود دستور مدیر کل یا اعاده دادرسی شود یا پرونده کلاسه9309988470301154بدیوانعالی زفرستد تمرد نمودند شکایت دارم 09190868223
سلام…..ازرقاضی شکایت کنیم.شکایت میره پیش دادستان.دادستان کیه؟دوست و رفیق و همکار قاضی….. بعد چی میشه؟؟ رابطه مهمترخ یا ضابطه؟؟؟ مملکت نیست که
شما با دلیل هم که شکایت کنید نتیجه ای نمیگیرید
این طور ها هم که شما می گویید نیست دوست عزیز .
رسیدن به حق در این مورد شاید کمی سخت باشد اما غیر ممکن نیست .
همین که شکایت واقعی باشد و تخلفی اتفاق افتاده باشد ، دادگاه های قضات این ظلم را بی پاسخ نمی گذارند .
در همین وبسایت ما آرای مختلف دادگاه های انتظامی قضات را منتشر کرده ایم که در آنها قاضی ها محکوم شده اند .
سلام متاسفانه پرونده مابعد از5سال دوندگی در دادسرا وکیفرخواست صادر شد و رفت افتاد دست اقای به اصطلاح دکترشون در دادگاه وخیلی راحت اون روز وکیل متهم پرونده که باید ترای دفاع از موکلش لااقل دوتا خط لایحه دفاعیه مینوشت راحت اومد 20 دقیقه نشستندو قاضی خیلی راحت با موبایلش بازی میکرد و 3روز بعد کل 5تا جرم متهم را حکم برائت صادر کرد وما با اینکه شکایت اصلیمون سواستفاده از ضعف نفس تود ومهجوریت مابرای قبل از تاریخ جرم بود به راحتی مارو نابود کردشعبه 1043… بزرگترین بیرحمی رو درحق ما کرد
با سلام و احترام
دوست عزیز اگر اطمینان دارید که در مسیر صدور قرار منع تعقیب و به گفته شم ابرائت قاضی دادگستری مرتکب تخلف شده است ، می توانید از این قاضی در دادسرای قضات شکایت کنید .
در صورت پذیرش شکایت شما علاوه بر مجازات قاضی متخلف ، پرونده شما دوباره به جریان افتاده و رسیدگی خواهد شد .
سلام ودرود.دقیقا چنین اتفاقی برا من افتاد.به راحتی 4تا متهمو که قصد قتل کسیو داشتن ومجر به شکستان دستو پاش شدن ولو رفتو رو قاضی دادگستری با دلایل بی اساس .برائتشون کرد وگفت برید راحتر ادم بکشید با دقت باشید .افرین میگم به قانون کشور به ضاهر اسلامی
با سلام، برای این جانب هم چنین اتفاقی افتاده، به اصطلاح بنده را تنها خفت کردند به قصد کشت زدن، بعد هم در دادگاه حاضر نشدن، قاضی هم بعد از فرستادن اولین مامور تحقیقات هیچگونه اقدامی نکرد (هیچ شاهدی وجود نداشت چون اولا اتفاق در راهرو ساختمان افتاده، دوما همه ساکنین ساختمان مستاجر ایشان هستند). امروز صبح هم در سیستم قضایی هیچ گونه اطلاعاتی مبنی بر حتی یک پرونده هم نبود. ایا دست بردن در پرونده؟
باسلام دادگاه فقط پارتی
و جوری میپیچوننت که اگه شاکی باشی خودت متهم بشی و بری از شاکی عذر خواهی کنی واقعا عدالت رفتار نمیشه متاسفم که قانون نیست ولی به زبون و از ترس بگیم اره هست ولی قانونی وجود نداره
با سلام و احترام
ما هم متوجه نقایصی در سیستم قوه قضاییه هستیم و این نقایص همواره برای وکلا مشکلاتی به بار می آورد لیکن این که قانون نیست هم اظهار نظر کاملا درستی نخواهد بود .
در اکثر موارد قوانین اجرا می شوند اما متاسفانه در موارد استثنایی قانون فراموش می شود . شکی نیست که قوه قضاییه باید بیشتر بر قوانین مخصوصا قوانین حقوق شهروندی و آیین دادرسی پایبند باشد .
به امید تحقق عدل و انصاف در جامعه ما
باسلام به خواننده محترم قاضی ومطلع پرونده زمین اینجانب رااز شاکی
پرونده ام خریداری نموده است وحکم به نفع اون اقا صادر نموده است ماهم بجز خدا کسی رانداریم
با سلام
امیدواریم مشکل شما هر چه سریع تر حل و فصل شود .
اگر شاهد تخلفی از سوی قاضی پرونده بوده اید ، می توانید با رعایت قوانین و مقررات مربوطه به مرجع صالح دادسرای ویژه قضات مراجعه فرمایید و طرح شکایت کنید .